کوه آمین به قلم زهرا باقری
پارت چهل و یکم
زمان ارسال : ۲۶۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
_من الان برمیگردم...
_کجا؟! بشین بابا دیگه حرفشو نمیزنیم!
_به خاطر اون نمیگم، تو ماشین یه چیزی جا گذاشتم!
_چیو؟!
_یه چیزی...
_خب بگو چی؟!
این پیامم پیله کرده بود به من. همون طوری که کاپشنم و میپوشیدم با چشم و ابرو گفتم:
_میام میگم!
این کارم باعث شد حداقل پیام بفهمه که فعلاً نمیتونم چیزی بگم و دست از سرم برداره. منم از فرصت استفاده کردم و زودتر از خونه رفتم بیرون.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
زهرا باقری | نویسنده رمان
سلام عزیزم 🥰 خوش اومدی❤️ چجوری این همه رو تو دو ساعت خوندی🤣🤣❤️❤️ قربونت😘
۹ ماه پیشنیلارز
00مرسی عزیزم❤️دیگه دیگه😌😌😌🤭🤭🤭من قابلیت خفنی دارم میتونم آقا میتونم😂😂😂عزیزم میشه عکس شخصیت ها رو بزاری لطفا اگه شد اگه پیدا کردی شبیهشونو🥲🥲
۹ ماه پیشزهرا باقری | نویسنده رمان
😘😘 کلا از عکس گذاشتن خوشم نمیاد بدتر حس خودم موقع نوشتن می پره😂😂🤦🤦
۹ ماه پیش
نیلارز
10سلام زهرا جون🌹🤩❤️من اومدم🤭😌 بعد از چند ماه فکر کنم🤭🤭 وایی چقدر خفنه رمانننن تو دوساعت خودمو رسوندم به پارت ها💃🏻من بازم پارت میخوام چقدر انتظار سخته😭 تو محشرییییی🥰😍😍😍